سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قالب وبلاگ

سلام:
تا در همه دنیا یکی زندان هست ............ در هیچ کجای عالم آزادی نیست!
متاسفانه برداشت ما از زندان چهار چوب در و پیکر بسته ای است که مجرمی را در آن محبوس تا به مجازات برسد.
.
.
.
.
.
کسانی نام آزادی چه آزادی بیان چه اندیشه و چه آزادی جنسی را یدک میکشند که تنها فقط و فقط نامش را یدک میکشند و همه را در برزخی گرفتار کرده اند که سراب را میبینند و باز نیز همانند کبک سر در برف جهالت کرده اند.یادش به خیر کارتون کودکی مان پینوکیو.....ماجراهای بسیار داشت و برای ما نیز دیدنی بود.
زندان......زندان

همه به یاد دارند که بعد از ورود و بازی در شهر بازی همه به شکل حیوان شده و.......

زندان زندان 

هالیوود و آمریکا و ایالت های متحده آن نیز  مردم را اینگونه فریب میدهند و متاسفانه آنهایی که در آن ظلم و جور هستند بعد از کمی اقبال نیک و کمک خداوند به حقیقت پی برده و هر چند شاید پس از آن زندگی کوتاهی داشته باشند بنا بر  سابقه ای که از سردمداران خود" آنها نیز دارند ولی افتخار میورزند به آن اندک زمان آزادی و آزادی خواهی.
.
.
.
.
.


تاریخ به یاد دارد ادوارد آنیلی یهودی را که در زمان امام کبیر مسلمان شد و پس از فشارهای زیاد جنازه اش زیر یک پل کشف شد و اکثر آزادیخواهان آزاد اندیش را.
آقای علی استون مسلمان هم دین هم مذهب تولدت مبارک و همین طور نیز شهادتت را پیشاپیش تبریکت میگویم!امیدوارم اگر به این مقام نائل آمدی شافع ما نیز باشی و حر گونه در رکاب مهدی موعود آزاد آزاد باشی!


[ شنبه 90/12/20 ] [ 10:2 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام:
این پیام تابناکه:
استون مسلمان نشده در این برنامه تلویزیونی ضمن پخش مصاحبه ای از شان استون -که چندی پیش گفته شد مسلمان شده و اسمش را نیز عوش کرده است و - گفته بود «من اسممو که عوض نکردم ، دینمم تغییرندادم» گفته شد: حقیقت ماجر ا از این قراره که اقای استون یا علی اقای خودمون اسلام رو هم مثل بقیه ادیان الهی پذیرفته البته این خودش واقعا خیلی خوب ومبارکه اما ما چرا این جور موقعها احساساتی می شیم وفکر می کنیم هالیوود هم مسلمان شده.

اصل تقیه
 ....................................................................................................................
 باید توجه داشت که هر کس در زمان خود و مکانی که وجود داره باید طوری زندگی کنه که جانش به خطر نیفته.یکی از دوستان خوابگاهی بنده از تاجیکستان اومده بود ایران که قرآن رو حفظ کنه و بره سیستان بلوچستان که از قضا اومده بود مدرسه علمیه شیعی و بعد از یک سال شیعه شده بود میگفت اگه پدر و مادر و فامیلش بفهمند اون رو راحت میکشند چون اونها از اهل تسننی هستند که ائمه رو صب میکنند.هر وقت میرفت تاجیکستان به روش خودشون وضو میساخت و نماز میخوند منتهی با درایت خودش حقیقت رو کم کم به اهل خونواده داشت نشون میداد و سوالهای بچه های اطراف رو به زیبایی جواب میداد.
...............................................................................................


[ جمعه 90/12/19 ] [ 9:49 صبح ] [ شیدا ] [ نظر ]

امروز صبح که به مامانم زنگ زدم یهو دلم گرفت و بغض کردم مثل وقتایی که میرفتم خونه مامان جونم و مامانم نمیتونست زود بیاد دنبالم!داییم همیشه میگفت:آبجی این دخترت دیگه شورش رو در آورده هیچیش به آدم نبرده به اینم میگن دختر؟!!خیلی تیتیش مامانیه چه جوری میخوای بدیش راه دور؟
مامانم:نمیدمش من دخترامو به همسایه شوهر میدم!!
من:مامان الان کجایی که من اومدم این سر دنیا و یه چشم اشکه و دلم خون و فقط از روی ظاهر سازی دوریتو دارم تحمل میکنم.
مامان:الوووووووووو کجایی؟گوشی دستته؟
من:آره مامان!در حالی که بغضم رو خوردم!
مامان:چی شد یه هو ساکت شدی؟
من:هیچی ریحانه صدام زد!!
بازم من:مامان باید برم فعلا!میبوسمت دوست دارم یه دنیا
مامان:مطمئنی خوبی؟
من:آره مامان
خواهر کوچیکه:الکی میگه مگه نمیدونی همیشه اینجور بوده هر وقت داره از زیر سوالت در میره یه هو میره!
من:نه بابا من که دیگه بچه نیستم!برم دیگه
من:هنوز کوچیکم و دوست دارم پیشم باشی مامان(تو دلم)
من و امثال من:مامانا هنوز با اینکه داریم یه خونه رو اداره میکنیم به وجودتون بدجور احتیاج داریم.

 

مادر....من.....دلتنگیهایم
 
پ ن الف: امشب بدجور دلتنگم ولی باید خود داری کنم تا آبروم جلو همسرم نره که هنوز بزرگ نشدم :)) 


[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 8:47 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

حضرت علی (ع ) : 
حکمت وزیدن بادها ... رقصاندن شاخه ها نیست .. امتحان ریشه هاست

حدیث معرفت

 


[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 5:26 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]


سلام:

دیروز عصر هنگام قدم زدن تو کوچه مون البته به منظور پیاده روی خونه ها رو میدیدم که همه در حال نو شدن و تمیز شدن بودند همه منازل وسایلی داشتند که بیرون بذارند و مورد استفاده شون نباشه! همین طور که راه میرفتم چشمم افتاد به کیسه بزرگ اسباب بازی های سالمی که خراب نبودند و صاحب خونه از جا تنگی یا هم از شدت ترکیدن اتاق بچه اون ها رو بیرون گذاشته بود.کیسه های لباس هم به چشم میاومدن انگار اون خونواده قصد رفتن به خارج از کشور رو داشتند که اکثر لباسها و لوازم آشپزخونه و ..... رو بیرن گذاشته بودند و مقداریش هم به بیرون پرت شده بود.موقع برگشتن خانومی رو دیدم که در حال گشت زدن میون اون وسایل دور ریخته بود و مقدار قابل توجهی هم از قبیل لباس و...... تا لوازم برقی آشپزخونه برای خودش جمع کرده بود.بنده خدا صورتش رو طوری پوشونده بود که کسی نشناسدش!توجهم خیلی زیاد جلب شد که مگه میشه تو محله ما افرادی باشند که بضاعت مالی نداشته باشند و بتونند خونه ای رو اجاره کنند در بهترین وجه برای اونها که شارژ ماهی 200 هزار بدن اون هم بدون حساب کردن اجاره منزل و سایر هزینه ها؟از نظر من محال بود که اون خانوم اهل این محله باشه!منتهی حدس زدم شاید کارگر منزلی باشه که اینجا میشناسنش و نمیخواد شناخته بشه.

اسباب بازی 

همیشه هنگام خریدن اسباب بازی یا هم کتاب برای ریحانه جان سعیمون بر اینه که زیادی نخریم و بتونه با اون ها کاری انجام بده.شاید هم به اندازه انگشتان دست تا به حالا براش اسباب بازی خریده باشیم.ریحانه جان قلکی داره که هر وقت پولی میخواد بره بازار خرج کنه همون مقدار برای کودکان بی بضاعت کنار میذاره که اونها هم بتونند برای خودشون چیزی بخرند! 

اشک یتیم

 در شب اربعین حسینی آیت الله وحید خراسانی در مورد اکرام یتیم اینگونه میفرمایند که مقداری از آن را در اینجا گذاشتم!

 الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ". کفالت یتیم و حفظ یک یتیم، چون تمام تعلق به پدر است، و او اصل این فرزند است و وقتی اصل رفت فرعِ بی اصل به قدری مورد لطف خداست که دستی که بر سر یتیمی کشیده بشود به عدد هر مویی که آن دست بر آن موی بگذارد، حسنه ای ثبت می شود، ولی متن روایت این است: "أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیمِ الَّذِی انْقَطَعَ عَنْ أَبِیهِ یُتْمُ یَتِیمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه". این افراد امتی که ولیّ شان غائب است و سرپرستشان در حجاب اختفاست، این یتم اشد از هر یتمی است "وَلَا یَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَیْهِ وَلَا یَدْرِی کیف حُکْمَهُ فِیمَا یُبْتَلَى بِه‏". اگر این یتیم یتمش تصور بشود او یتیم جسم است این یتیم روح است او یتیم دنیا است این یتیم آخرت است؛ "وَلَا یَدْرِی کیف حُکْمَهُ فِیمَا یُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِینِه‏ الا..." و در این حرف تنبیه آن چرا که باید برای اهلش بگوید فرمود

"أَلَا فَمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَهَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِیعَتِنَا الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا یَتِیم‏ "ٌ، اما چه یتیمی؟ یتیمی است که در دامن اوست. این تعبیر عجیب است. این ایتام آل محمد در دامن شمایند که عمری در علوم اهل بیت جان کندید. الا... باز دو مرتبه بعد از آن تنبیه الا دوم، آن هم از زبان عقل کل، "أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَعَلَّمَهُ شَرِیعَتَنَا کَانَ مَعَنَا فِی الرَّفِیقِ الْأَعْلَى". این بخت، افسوس که مورد استفاده نیست. اگر در این دهه به جائی بروید که آن ایتام، آن منقطعین از شما، هم دفع شبهه کنند و هم تقویت مبانی دین، هم تعلم احکام شریعت سید المرسلین، جزای هر یک از شما معیت با شخص پیغمبر خاتم است اما عمده فقه حدیث است درایت روایت است.
(برگرفته از سایت  http://www.vahid-khorasani.ir/web/index.php?option=com_content&view=article&id=6322:2012-01-13-20-54-36&catid=4:2009-05-17-05-51-07&Itemid=18&lang=fa)

پ ن الف:اگر هر کدام از ما به اندازه نیاز مصرف کنیم هیچ فقیری در جامعه باقی نمیمونه!
ایام به کام. 


[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 8:31 صبح ] [ شیدا ] [ نظر ]

 

سلام:
کامنت هایی رو که بنده در پست قبلی دریافت کردم اکثرا مرا محکوم به تنگ نظری کوتاه فکری و ..... کرده بودند!!
به نکاتی قابل تامل در مورد فیلم جدایی نادر از سیمین توجه کنید بد نیست!
1:فیلم جدایی نادر از سیمین زمانی برای اکران به جشنواره رفت که تازه جو تقلب انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری کمی تا اندکی خاموش شده بود.کسانی علم تقلب را بر انگیختند که خود برای اثبات حرفشان دلیلی نیاورده و خود را از اختشاش گران جدا نکرده بودند و کوس انا الحق میزدند!
کروبی و موسوی 

 2:در این فیلم شخصیتهای زیادی از افراد جامعه را به تصویر کشیده بود که همه گی دروغ پایه و اساس زندگی شان بود!
(کارمند.خدمتکار منزل.معلم.....)شخصیتهایی که بعضا به عنوان الگوی کودکان و نمونه های جامعه ما نیز میباشند!

جدایی نادر از سیمین 

3:افراد مذهبی و پایبند به دین که در کوچکترین مسائل از مرجع خود سوال مینمود شخصیت اصلی دروغ گو را بازی میکرد!!(کمی تامل).
........................................................................
در این فیلم جدای از این مسائل جلوه های ویژه ای یا هم سکانسهای خاصی وجود نداشت که متمایز باشد از سایر فیلم های اکران شده.
به راستی مختار نامه لایق گرفتن اسکار بود یا جدایی نادر از سیمین؟ 

مختار نامه 

...............................................
بچه های آسمان چه طور؟ 

بچه های اسمان

 ..........................................................................................
و یا هم طلا و مس.زیر نور ماه.یک تکه نان!!..........
 
 طلا و مس

یک تکه نان

وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىوَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍالبقرة: (120).

پ ن الف:کمی تامل تا واقع بینی! 

 

 


[ شنبه 90/12/13 ] [ 1:18 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

متن زیر خوندنش خالی از لطف نیست دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشنان خدا!! من که حسابی تکون خوردم و آیه 2 سوره انفال 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ

مومنان راستین فقط کسانی اند که وقتی خدا نزدشان یاد شود دلهایشان می ترسد و هنگامی که آیات او بر آنان تلاوت گردد بر ایمانشان می افزاید ، و در کارها و برنامه ها تنها بر پروردگارشان توکل می کنند .

دکتر اردشیر قوام زاده رئیس پژوهشکده خون سرطان و سلول‌های بنیادی خون ساز دانشگاه علوم پزشکی تهران
آمریکایی ها گفتند ایران تحریم است: 
نه ویزا دادند
و نه اجازه دادند جایزه به او داده شود.
اصغر فرهادی را اما
ویزایش دادند
جایزه هایش دادند
تبریکش هم گفتند.
فیلم «جدایی» را دیده ام
 نه از سینما سررشته دارم
ولی قرآن را تا بحال ورق زده ام
کتابی که قاعده های کلی به دست آدم ها می دهد
از سوی عالمِ کل:
وَلَن تَرْضَى? عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى? حَتَّى? تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ 
قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَى?
وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ
مَا لَکَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ
?البقرة: 120?
این را صاحبِ قرآن می گوید
اگر دیدی که یهود و نصاری از تو راضی شدند
یقین داشته باش که از مرام و مسلک آنها تبعیت کردی
و اگر چنین کردی، دیگر امیدی به یاری و ولایت من نداشته باش!
جایزه ات را از همانها گرفته ای...
دکتر قوام زاده ی عزیز
خیلی مبارک باشه!
farhadi

farhadi
farhadi

farhadi
این عکس مال شب قبل از گرفتن جایزه اسکار هست که جناب فرهادی با مدل آمریکایی کیت بکینسل

قضاوت با خودتون!!

 


[ چهارشنبه 90/12/10 ] [ 8:20 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

مطب دکتر خانوم منشی:بفرمایید وی آی پی....چه قدر دیر اومدید سر کار خانوم.....شما ساعت 4:30 وقت داشتید
من:ممنون.تهرانه دیگه چه کارش میشه کرد.
منشی:لبخند.بفرمایید.امروز خیلی شلوغه امیدوارم اذیت نشید.
من:ممنون
 .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 اتاق وی آی پی.
بیمار دکتر که برای معاینه بعد عمل اومده بود لبخندی زد و جا برای نشستن به من معرفی کرد.
من:لبخند ممنونم همین جا میشینم راحت باشید خواهش میکنم.
بیمار:.....
من:....
بیمار:....
من:......
اینا(........)یعنی سکوت!
بیمار لبخندی زد و دعوتم کرد که با هم ژورنال ببینیم منم قبل کردم.
بیمار:دلهره دارید؟
من:نه ولی نگران دخترم هستم که خونه است
بیمار:خب میرید خونه دیگه نگرانی نداره
من:بله ولی من از کرج اومدم و چهار ساعته همینجوریش علاف شدم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بیمار:بهتون نمیاد چقدر زود مادر شدید.
من:لبخند خالی
بیمار: لبخند.
من:شما هم بچه دارید؟
بیمار:نه!!جدا شدم.بعد از چهار سال زندگی مشترک.
من:تعجب در عین حال با سوال چرا؟
بیمار:خیانت کرد!منم بعد دو سال فهمیدم.بازیگر خوبی بود.روز دادگاه هم گفت:لذتی که تو عشق حرام هست در حلال نیست.
بیمار:لبخند مصنوعی.
من:عذاب وجدان.
من:بی خیال الان زندگی کن بدون دغدغه هر وقت هم خواستی یه همسفر انتخاب کنی اینبار با چشم باز انتخاب میکنی و اگه گفتی باید چی تو اخلاقش نمود داشته باشه؟
بیمار:شاید به قیافه ام نیاد ولی اگه تدین و اخلاق اسلامی داشته باشه همه چی حله.باور کن نمیذاشتم آب تو دلش تکون بخوره!!
من:ایراد نداره از سرش هم زیاد بودی....خلایق هر چی لایق.
بیمار:دوست داشتم سه تا بچه دورتا دورم رو بگیرند و .....سکوت کرد و سرش رفت تو ژرنال
من:راستی عملت عالی بوده ها که اینقدر خوب و سر حالی!!
بیمار:آره دکتر خوبیه همینکه جای بخیه نداره جای خیلی شکر داره!!(جراحی بدون ناحیه برش)
من:یکم حرفایی در مورد عمل و نحوه اون که کمی رنجشش فراموش بشه.

 لذت عشق حرام


لذت حلال و حرام دارای مراتب و درجات است. امکان دارد کاری در نزد انسانی لذت حلال داشته باشد ولی همان کار در نزد مقربان و خاصان درگاه الهی ناگوار و غیرلذیذ به حساب آید.
چنانکه از معصومین روایت شده که: هر لذتی هر چند حلال هم باشد اگر در راه قرب حق و یاد او و انس با او نباشد، آن را گناه دانسته و از خداوند درخواست آمرزش می کنند.( منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه‏2، ص: 44)
 
 


امیرمؤمنان(ع) در حکمت 390 از نهج البلاغه می فرماید:اوقات مؤمن سه بخش است:بخشی برای عبادت و ارتباط با خداوند و بخشی برای اداره معاش و تأمین مخارج زندگی و بخشی برای تأمین لذت های حلال و مطلوب و غیر حرام.

 


مراد از لذت حرام این است که انسان از راه‏هایی که شرع اجازه نداده است غرایز خودش را ارضاء نماید
ارضای تمایلات و خواهش های دل به هر صورت و در هر شرایط شادی آور نیست. گاه پرهیز از لذت حرام، لذت بخش تر از رسیدن و نیل به آن لذت است. 


امیرمؤمنان(ع) در حکمت 121 از نهج البلاغه در این باره می فرماید: «شتان ما بین عملین:عمل تذهب لذته و تبقی تبعته و عمل تذهب مؤونته و یبقی اجره» ؛ «چقدر فاصله بین دو عمل دور است:عملی که لذتش می رود و کیفر آن می ماند و عملی که رنج آن می گذرد و پاداش آن ماندگار است».

یا علی....... 


[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 3:16 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

به یاد اولین نگاره هایم

سهراب:
گوش کن دور ترین مرغ جهان میخواند
                       شب سلیس است.یک دست و باز
    شمعدانی ها
و صدادار ترین شاخه فصل ماه را میشنود.
                       پلکان جلوی ساختمان
                       در فانوس به دست
و در اسراف نسیم
                                            گوش کن جاده صدا میزند از دور قدم های تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
            پلک ها را بتکان
                                 کفش به پا کن و بیا
             و بیا                                  تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
  و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
                          و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کند 
                                               پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت:
      بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.

یادگار روزهای اول

غمی در درونم فریاد میکند وغرورم نمیگذارد اشکهایم سرازیر شود...آه که چه بد مستی میکند این غرور.....جانم را میسوزاند....کاش جایی برای فریاد بی صدا بود!!


[ دوشنبه 90/12/1 ] [ 1:36 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام:
ما جوونا مخصوصا ماهایی که پدر ومادرامون شهر دیگه ایند و به احترام اونا میریم تا دست بوسی داشته باشیم دعای خیرشون رو یه سال دیگه بدرقه راهمون کنند کمی زودتر باید خونه تکونی رو شروع کنیم!
منتهی اول باید یه سری به دلم بزنیم تا ببینیم چه خبره توش؟
چه قدر زنگار گرفته و نیاز به چه تمیز کردنی داره!!
خوش به حال اون کسایی که تنها برای عید خونه تکونی ندارند و ماهی یه بار تمیز کاری دارند با این حساب کار تمیزی دلشون زیاد وقت نمیبره و فقط یه گرد گیری داره
ولی خوش به حال اونایی که تمیز کاریشون تموم شده و دارن به بقیه کمک میکنند!!
.
.
.
.
 خونه تکونی عید

........................................................................................................................................
خونه تکونی عید.
امروز پرده ها رو باز کردم تا بشورم و کم کم آماده شم برای سفر مشهد هر چند عید سال تحویل تو این سالای اول زندگی هیچ وقت خونه نبودیم ولی وقتی به خونه تمیز میایم هنوز حال و هوای عید داریم.
...................................................................................
خدا قوت به همه اونایی که دارن از الان مثل من تمیز کاری میکنندپوزخند 
عید به همه خوش بگذره و برای ما هم دعا فراموش نشه.


[ شنبه 90/11/29 ] [ 12:3 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

شیدا....شیدا.....شیدا!!
موضوعات وب

  

 
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 272630