سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قالب وبلاگ

سلام.
به تازه گی طنزهای تصویری زیاد شدند که گاهی باعث شادابی میشن.

اندکی خنده 

و یا هم این!!

اندکی خنده 

شاد و خوشحال باشید ایشالا همیشه:)) 


[ دوشنبه 91/5/16 ] [ 12:21 صبح ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام.
.............
این روزها در مورد المپیک بحث داغ داغه و اعزام شدن گروه های زیادی از ورزشکاران به این بازیها!
مدافعان حقوق بشر که دستشون درد نکنه در مورد مساله مینمار و برمه و ..... که همیشه سکوت کردند و رهبر مخالفانشون هم گفت:مسلمانان میانماری نیستند!!
این روزها درگیر امنیت سازی برای لندن و المپیک هستند و همه جوره تسلیحاتی رو دور تا دور ورزشگاهاها گذاشتند که بله این ها همه تدابیر امنیتی هستند و غیره....!!

المپیک......ملکه قرمز پوش.
.
همیشه بعد از شروع المپیک یه بلایی سر کشورهای همسایه میاد و دیوار کوتاه تر ها هم مسلمانان هستند که تروریست هستند آدم کش هستند و هزاران حرف و حدیث دیگه.
رجا نیوز و تابناک که سایتهای معتبر خبری هستند به اتفاق به این موضوع اشاره کردند.
و اگه یادتون باشه مجموعه مستندی سال گذشته به نام ظهور وارد بازار شد که کار عده ای مسلمان بود در مورد اتفاقات اخیر دنیا و داغون شدن افغانستان به دست اشغال گر ها و تاراج رفتن جان و مال و معدن و .....همچنان هم میخشون رو اساسی کوبیدند تو افغانستان که مثل عراق به قول خودشون به این مفتی ها بیرون نرن!
دیدن این کلیپ و خوندن بعضی لینکها برای روشن سازی بسیار عالیه
پ ن الف:همیشه خوش خیال نباشیم هر گاه دیدیم جانبداران حقوق بشر زیادی دست و پا میزنند بدونیم یه خبرایی هست.
پ ن ب:با منابع بیشتری تو پست های آینده میام هر چند تا المپیک روز شمار مونده.
پ ن ج:پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد(امام خمینی رحمةالله علیه).


[ پنج شنبه 91/5/5 ] [ 7:30 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام.
از روی عنوان شاید یه چیزایی مشخص باشه.
اما ماجرا چیه و چی باعث شد تا پست بنویسم؟

تازه تو خونه جدید مستقر شدیم که باید میرفتم دنبال خط تلفن و اینترنت پر سرعت و .....
به همراه همراه همیشه گیم ریحانه جان پیاده راه افتادیم تا هم شهرک جدید رو بلد شیم و هم بریم ثبت نام خط تلفن.
 اداره مخابرات و برخورد بد خانوم مسئول اونجا به کنار که خودش یه پسته!!
تو راه برگشت بودیم و منتظر اتوبوس شرکت واحد که سوار شیم و ناهار برسیم خونه ....بیست دقیقه با ریحانه جان منتظر بودیم که بالاخره اتوبوس اومد و ایستگاه قبل مسافران رو پیاده کرد و به من و ریحانه جان که رسید نگه نداشت و با پوزخندی گاز رو گرفت و رفت...من بودم و ناباوری ....!!
هنوز تو شوک رفتار راننده بودم که پرایدی جلو پام نگه داشت و گفت:سوار شو میرسونمت بش....
راننده پراید جلوی اتوبوس ترمز زد و چند بوق ممتد به معنای اعتراض به جناب راننده....
قبل از سوار شدن به اتوبوس از راننده پرسیدم چرا نگه نداشتی با وجود اینکه دیدی من بچه بغل هستم و منتظر اتوبوس؟
جوابی نداشت بده.
تو اتوبوس خانومی چادری همانند من گفت:این با چادری ها مشکل داره!!
تازه دوزاریم جا افتاد که پوز خند راننده عمدی بود و به یاد قانون کشف حجاب فرانسه افتادم که مگه ممکنه آدم به این رذالت هم پیدا بشه که دیدم بعضی از همین هم وطن مآب های ما هزاران برابر بدتر از .......افرادین که میبینیم و هی استغفار میکنیم....!!

من چادر حجاب 

من موندم و هزاران تاسف برای اینکه آیا این همه خون شهید برای عفت و حجاب بیهوده بوده؟؟....
الهم اجعل عواقب امورنا خیرا....
پ ن الف:......!! 


[ چهارشنبه 91/4/21 ] [ 7:9 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام:پیشگیری همیشه بهتر از درمان و یا در سوگ نشستن عزیزی است:

بیماری چینی

 
 حدودا اوایل مرداد سال نود ،متاسفانه در سوگ خواهر یکی از دوستان قدیمیم نشستیم، دختری که دکترای معماری داشت و در چندین دانشگاه تدریس میکرد، پیانو را به زیبایی مینواخت و از همه مهمتر دو تا بچه داشت

این خانم دکتر بعد از خوردن شاتوت دچار افت شدید فشار خون میشه بطوری که به بیمارستان منتقلش میکنند  وقتی رسیده بوده بیمارستان به قدری کبود شده بوده که پزشکها فکر میکنن در اثر ضرب و شتم به این حال افتاده و بعد از چند ساعت به اغما میره و کمتر از یک هفته بعدش برای همیشه از پیش ما میره

اولش همه به سمی بودن شاتوتها مشکوک میشند، علی رغم اینکه هیچ آدم عاقلی درخت توت و شاتوت و امثالهم را سمپاشی نمیکنه، ولی نتایج کالبد شکافی هیچ چیزی را نشان نمیده و بدون اینکه جواب مشخصی به خانواده او داده بشه مرگ مشکوک گزارش میشه

حالا بعد از سه هفته با پیگیریهایی که خانواده اش کرده اند و مکاتباتی که با دوستان پزشکشون که خارج از کشور هستند انجام دادند متوجه شدند که تابستان گذشته سی مورد مشابه در امریکا گزارش شده که دقیقا با همین مشخصات مردند و آلمان اولین کشوری بوده که متوجه این بیماری جدید و ناشناخته شده و ظاهرا اسمش مسمومیت نیکولای است و هنوز هیچ پادزهری براش پیدا نشده

از همه بدتر اینکه ظاهرا این بلا بر سر دو کوک سه ساله و شش ساله یک خانواده دیگه هم توی همین ایران خودمون اومده که به فاصله چهل روز از همدیگه فوت شدند و هنوز هیچ کس توی هیچ خبر گزاری این موضوع را منتشر نکرده

مشخص نیست که چه چیزی باعث مسمومیت این افراد با شاتوت میشه ولی یکی از پزشکها گفتهقدرت مسمومیت در حد مسمومیت با مرگ موش است

شاید این هم یکی از اون مواردی باشه که این روزها به محصولات وارداتی چینی مربوط میشه، شاید بذر این گیاهها آلوده بوده یا، نمیدونم والا

به هر حال از همه شما خواهش میکنم با انتشار این خبر به بقیه اطلاع رسانی کنید و تا گزارشهای بعدی از خوردن شاتوت و فراورده های آن مثل آب شاتوت و مربا و ....، خودداری فرمایید.

امیدوارم همیشه شاد و سلامت  باشید.

 


[ پنج شنبه 91/4/1 ] [ 2:32 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

ما و گشت و گذار

سلام.:
صبح جمعه به عزم سفر از شهر کرج تا آذربایجان شرقی تبریز تب خیز راهی سفر شدیم:))
ماشین با وفای ما که هیچ کجا تا به حال در تمامی سفرهای مارکوپولویی ما رو تنها نگذاشته و همیشه یار و یاور ما بوده علی رغم تمسخر و نگرانی های بعضی دوستان و بزرگان:((

ماشین با وفای ما 

 از کرج به سمت رشت و در گرمای طاقت فرسای رشت  عزم خود را جزم کرده و در امام زاده هاشم منزل گزیدیم و ناهار را.....!!
هر چند که ریحانه جان همیشه در سفرهای زیارتی جایزه ای از ما میستاند امام زاده هاشم هم مستثنی نبود!!
 در ساحل اسالم ریحانه جان تنی به آب زد و ما را نیز خیس خالی کرد:)).....!!...بعد از آب تنی کنار بوته های وحشی زغال اخته های نارس و تمشک توقفی کردیم و من و ریحانه برای چیدن تمشک چه تلاشهایی که نکردیم:))......
دست اخر هم در جاده خلخال جناب آقای همسر با کیسه ای از تمشک به ماشین برگشته و ما نیز تمشک دست رنج آقای پدر را میل کردیم:))....!!

در را ه تبریز 

در جاده به سمت خلخال هوای گرم و شرجی ناگهان دگرگون شد و تبدیل به هوایی بس رویایی و خنک گردید در میان راه از میان جنگلهای انبوه گذر کردیم و به دشت شقایق رسیدیم که تمامی اهالی پیک نیک آن منطقه دسته دسته شقایق را بر روی برف پاک کن ماشین گذارده و به سمت خانه روانه....هر چند در پیچ و خم جاده موتور سواران چند ترکه خانواده گی نیز حیرتمان را بر انگیخته:)).....!!

در راه تبریز 

در راه تبریز 

 در راه چراغ بنزین ماشین روشن شده و ما دلواپس در راه ماندن همچنان با رخش در حال راندن.....هر چند که رخش ما این اوتول با وفای ما هیچ گاه ما را در راه نگذاشته و ما را به پمپ بنزین رسانید:))....!!
شب را در خلخال در چادر سکنا گزیده......باعث حیرت که روز بس گرم و طاقت فرسا به شب رسیده و شبی بس خنک که ما هر چه داشته پوشیده و در چادر لذت سرما برده....صب دوباره روز از نو روزی از نو .....ما ....گرما .....جاده....!!
ما و اردبیل و هموطنان ترک زبان و ما نیز در حیرت که چگونه سوال پرسیده و آنها اشتباه جواب داده و یا هم ما ناتوان در فهم زبان شیرین ترکی:)).....!!

اردبیل تمیز و دریاچه شورابیلش.....ناهار در کنار دریاچه چه لذت بخش که ریحانه در تلاطم برای سوار شدن به قایق های آبی....ما نیز در صرافت التماس که جان مادرت ول کن چه وقت قایق سواری؟!...تو این گرما.....!!از آنجایی که ریحانه بس منطقی است قبول کرد و ما به سمت سرعین روانه.....!!

سرعین
 
 سرعین را نیز با آب گرمش بدرود گفتیم و به سمت تبریز روانه گشتیم و شب به تبریز تب خیز رسیدیم....مقصدمان پارک ائل گلی.....

تبریز تب خیز 

طبق قول و قرار ما و ریحانه جان به سمت شهر بازی در حرکت شدیم و آنجا به اصرار ریحانه و جناب آقای همسر سوار بر چرخ و فلک.بس حس و حال بدی بود معلق ماندن در هوا و گاه پیچ و تاب دادن کابین توسط همسر و التماسهای عاجزانه بنده که تکان نده الان میافتم پایین و این حرفا.....آقایان هم که ماشالا اگر ببینند نقطه ضعفی در تکاپو برای اذیت کردن های آقایانی.....:((....!!

ما و تبریز تب خیز 

در حال حاضر نیز مسکون هستیم برای استراحت تا جناب همسر از ماموریت بر گشته تا به خرید رفته و کمی گشت و گذار داشته باشیم در تبریز تب خیز....:))....!!.....عجب جیبمان درد گرفت لحظه ورود و اقامت دو شبه در کنار محل کار همسر.....:)) 

 


[ یکشنبه 91/3/28 ] [ 12:24 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام:

مادر

این روزا همه دنبال یه مناسبتی هستیم که به عزیزانمون حد اقل یه هدیه ای بدیم!!
تو  این روزا بعضی استثنا ها هم وجود دارن...
.
.
.
به نقل از یه مادر و همسری که میگفت:همسر من فقط دو یا سه بار هدیه خرید!تازه نمیذاشت اون خوشی از گلومون بره پایین.یا بچه ها رو کتک میزد یا یهو همچین خراب میشد رو سرمون و بد بیراه میگفت که آرزو میکردم کاش هیچ قت روز زنی نبود.
یا نبود یا هم هر شیش ماه یه بار که میاومد اونم با کلی سوغاتی:خواهر شوهرام اولین کسانی بودند که چمدون رو قبل از رسیدن به خونه باز میکردند و چمدون خالی میرسید خونه.اما بازم خوشحال بودیم که مردمون اومده خونه!
.
.
.
همیشه روز مرد که میشد هدیه میخریدم براش اونم با کلی صرفه جویی تو لباس ها و خرید لازمه خودم یا به قول شما طلبه ها نقفه به باد کتک میگرفتم که پول من رو دزدیدی و میخوای خرم کنی!!
.
.
.
کلی افسوس خورده من و اشک های جاری اون زن رنج کشیده!!
.
.
.
میگفت:بعد از سی و اندی سال زندگی با عزت به من خیانت کرد و با یه دختری ریخته رو هم که از کوچیکترین بچم هم کوچیکتره!!
.
.
ازش پرسیدم چه جوری آخه؟؟از کجا میدونی؟
.
.
گفت:بار اولش نیست که!بار ها و بارها زنای بدکاره آورده خونه و من و بچه ها رو انداخته تو انباری و شب تا صب پای قمار و ......
.
.
.
اینبار اشکهای من سرازیر بود از شرم در مقابل این مادر رنج کشیده!درد و غم تو چشاش مشهود بود جالب تر از همه اینکه.مردم محل به شرافت و عزتش قسم میخوردند و اون رو فرشته ای واقعی میدونند و به اون قسم میخورن که چه سختیهایی کشیده در نبود همسر و مردی که.......مردان دیگه افتشون میاومد اسمش رو مرد بذارن!
.
.
.
امسال هم برای روز مرد با دست خالی رفته برای دعا و نیاز که شاید مردش مرد شه و توبه کنه!!......(من با کلی علامت سوال روی سرم؟که میشه با خیانت علنی باز هم برای همچین مردی دعا کرد؟)!!
.
.
.
 مرد و شیر زن این زنه که هم مادره هم پدر و هم.....(واقعیت)فرشته ای آسمونی برای کسانی دیگر هم درد خودش!!
.
.
.
.
پ ن الف:مادرانی اینچنین مایه افتخارند که نه تنها فرزندان و فامیل بلکه اهل محل به قداستش غبطه میخورند!


مادر 


 


[ شنبه 91/3/13 ] [ 8:52 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

سلام:
زندگی چند نفرمون اینجوریه البته به جای فیس بوک....پارسی بلاگ و پیام رسان؟
تا حالا شده نوشته ای داشته باشیم و خودمون هم ازش یه چیزی یاد گرفته باشیم؟
چند درصد اومدنای پیام رسانیمون مفید بوده برامون؟
چند درصدش مفید بودیم برای پیام رسان؟
اونم پیامرسانی که کم کم داره همه چیش پولی میشه؟!:))
یه زمانی به خودمون نیایم و ببینیم ای داد بی دود شدیم بدهکار و خودمون هم خبر نداریم!:))

....:))!! 

یکی میگفت:تازه اینترنت گرفتم اونم با وی پی ان.....(شیدا)فک نکنم تا حالا مزه اینترنت رو چشیده باشی!!
گفتم:تا چشیدن مزه به چی باشه!
گفت:دیگه اینایی که میگی امل بازیه!!گفتم:هنوز اول راهی....بذار عرق پات خشک شه بعد میفهمی اینترنت اگه درست استفاده نشه میشه سراب سرابی که نه فقط سرابه بلکه منجلاب هم میشه!!
اما چون از من بزرگتر بود و یه جورایی وابسته به فامیل همسر گرام!!!....نمیتونستم زیاد براش منبر برم!!

:))....!! 


از این عکسه خوشم اومد و کاملا بی ربط به پستم!!
پ ن الف:فقط کافیه خودتون باشید(بازم بی ربط بود)......!!
پ ن ب:کاش آسمون به جای آبی بودن سبز میشد و هر وقت دلش میگرفت پاییزی میشد و بارون رنگارنگ میبارید اونم از هر رنگی یه مدل!!
پ ن ج:دلم یه ذره پاییزی شده!! 


[ پنج شنبه 91/3/11 ] [ 6:35 صبح ] [ شیدا ] [ نظر ]

من


این روزها هر چه تلاش میکنم کمتر به نتیجه میرسم!

گاه گاهی احساس میکنم اگر هزار دست یا پا میداشتم باز هم نتیجه کمتر از آنی بود که توقع داشتم!

گاهی وقتا حس همین کرم ابریشم به من دست میده!فاصله ای ندارم با ابدیت ولی همچنان درگیر پوچی دنیایی هستم که انگار تنها من ماندنی ام!

پ ن الف:دنیا گذران و کار دنیا گذران......
پ ن ب:شاد باشید و یا حق. 

 


[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 10:50 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]

پنجره ای رو به آسمان باز ......

ححححح


مهتاب بیقرار و کرم شب تاب کنار پنجره اتاقم کور سویی از نور را تابانیده ست....
باد میوزد لیک میسوزاند تنم را.....ابرها انگار قرار میهمانیشان دیر شده است و بی قرار در تکاپو از این طرف به آن طرف در حرکت....
مورچه هایی که با اندک نوری در تلاش جمع آوری آذوغه از این سو به آن سو تلاشگر....
مهتاب همچنان نقره ای رنگ و درخشان....
کوچه ها خلوت....
جوی ها ساکن....
رود خانه کنار خانه مان موسیقی مینوازد او هم خبر دار شده است از دل تنگم مینوازد برایم تا شاید.....امیدی....
من....بی تاب...بی قرار....!!
.
.
.
.
سرخی چشمانم مرا به یاد گرمی آتش میاندازد که چه لذت بخش میشود نسیم لحظه ی  غروب* کنار  ساحل....
.
.
.
پروانه ای در شب؟!امکان دارد؟

.لختی سکوت.....
.
.
.
باز هم پروانه.....

اااااا


باز هم بی تابی...باز هم.... شیدا!!

پ ن الف:اکثر پست هایی که مینوسیم زمانی است که حرفی در دل دارم و نمیتوانم به زبان گفتار بیاورم.

پ ن ب:مینویسم شاید اندکی آرام شوم.....!!
پ ن ج:آرامش چیزی که به دنبالشیم و مثل سایه به ما وابسته است اما همیشه از ما فراری!!
پ ن پ:ا....ل....ت....م...ا...س....2....آ!!
یا حق!! 

 

 


[ شنبه 91/3/6 ] [ 2:16 عصر ] [ شیدا ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

شیدا....شیدا.....شیدا!!
موضوعات وب

  

 
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 272625