سلام
فضایی آروم دور از هر نوع تنش و آزده خاطری.....انواع انرژهای مثبت.
نورافشانی آرام بخش...صدای ملکوتی قرآن....صدای راز و نیاز.....پخش کردن نذری میان مردم و زائران....چراغهای روشن و سبز بر بالای گنبد....سوسو زدن چراغهای چشمک زن انواع ماشین ها در خیابان و توفق هر از چند گاهی ماشینی جلوی درب امام زاده.....صدای شاد و دلنواز ریحانه میان صحن و حرم....باز کردن چادر مشکی و دنبال کردن من و ذوق کردن ریحانه....دست تکان دادن برای بابا و شنیده شدن صدای مواظبش باش گم نشه....!!صدای ملکوتی اذان.....وارد شدیم و کفش کندیم و سر ادب فرود آوردیم سلامی دادیم و نیتی که برای برآورده شدن حاجات بود....نشستن در میان صف نماز!!بوسیده شدن ریحانه توسط خانومی که قربان صدقه اش میرفت و لبخند ملیح ریحانه که به یاد ماندنی تر از لبخند ژوکوند بود بر روی قاب دلم.
صدای تکبیر مردم و حضور امام جماعت برای اقامه نماز.
مرتب شدن صفوف نماز و آغاز راز و نیاز.
اینم فیگور ریحانه که نمیذاره یکم حس ادبی بگیریم ما.
بازم امام زاده حسن و ما.
دعا یادتون نره.